بهشت پنهان

اولین ماهنامه رسمی بخش برزک

بهشت پنهان

اولین ماهنامه رسمی بخش برزک

ساده زیستی

‏‏«بدترین دوستان آن کس است که آدمی مجبور است در معاشرت با او خود را به زحمت و تکلف اندازد »

یکی از خصایص رسول اکرم (ص) ای بود که ساده و بی تکلف زندگی می کردند ساده و بی تکلف سخن می گفت غذا می ‏خورد لباس می پوشید و در عین حال به اصول نظافت و پاکیزگی مقید بود . هر روز صبح قبل از آنکه لباس و سر و صورت ‏و موی خود را مرتب کند و در آینه خود راببیند از خانه بیرون نمی آمد . او نه نسبت به اصول نظافت لاقید بود و نه برای ‏خود تکلفاتی درست کرده بود که مدتی از وقت خود را صرف آن قیود و تکلفات کند . ‏

ولی مردمی هستند افراطی و مردمی تفریطی . یک دسته چنان پشت پا به قیود و حدود زده اند که یک باره نسبت به همه چیز ‏لاقید و لاابالی شده اند تنبلی و بیکاری را شعار خود قرار داده اند و دسته دیگر برعکس .  به قدری خود را در میان آداب و ‏رسوم و عادات محبوس ساخته اند و هزاران قید برای غذا خوردن ، جامه پوشیدن ، معاشرتها ، پذیرایی ها ، مهمانیها ، ‏عروسیها و مسافرتها ساخته اند که زندگی را برای خود سنگین و ناگوار کرده اند . ‏

ساعتها باید وقت صرف کنند تا خودشان را به شکل یک عروسک بسازند تا بتوانند از خانه  قدم بیرون نهند و بعد هم ‏مثل یک موجود کاغذی و یا یک موجود شکستنی با هزاران قید و احتیاط راه بروند که قیود ساختنی در هم نریزد . ‏

سخن گفتن ، راه رفتن، لباس پوشیدن،، پذیرایی و مهمانی ، نشستن و برخاستن همه و همه تکلف و بالاخره برای عده ای از ‏مردم زندگی یکسره تکلف شده است . ‏

رسول اکرم (ص) اجازه نمی داد مجلس او بالا و پایین داشته باشد ، مخصوصاً دستور می داد که اصحاب و یاران دایره ‏وار بنشینند که مجلس بالا و پایین نداشته باشد . ‏

قران کریم در آیه 11 سوره مجادله می فرماید : « در مجالس جا ها را باز کنید » یعنی مقید نباشید که یک نقطه معین را اشغال ‏کرده باشید بطور کلی مقید شدن به زندگی متکلفانه ناشی از کوچکی روح و نداشتن شخصیت است . بعضی افراد در خود ‏احساس حقارت می کنند و بعد می خواهند این حقارت را جبران کنند و برای خود در نظر دیگران شخصیتی اثبات کنند . این ‏گونه افراد بیشتر خود را به تظاهر به یک سلسله قیود وا می دارند. ‏

مردم عالِم که همان مقام علمی آنها گواه راستین آنها است احتیاجی نمی بینند که تظاهر کنند . برعکس افرادی که از این ‏جهت احساس عقب ماندگی می کنند بیشتر به القاب و عناوین و تظاهر اهمیت می دهند .بطور کلی کار و فعالیت و مثبت ‏بودن با تکلف و اسیر عادات و رسوم شدن سازگار نیست . هر یک از این تکلفات مقدار زیادی وقت تلف می کند فکر و ‏خیال صرف می کند و خستگی و ملالت می آورد . ‏

حضرت امام صادق (ع) خواست به حمام برود . حمامی خواست که حمام را برای امام خلوت کند و در وقتی که امام هست ‏کسی دیگر را راه ندهند امام اجازه نداد و فرمودند :« مؤمن سبکبارتر و بی تکلف تر از اینهاست» ‏

سعدی از زبان فقیرزاده ای خطاب به توانگر زاده ای مثلی برای این مطلب آورده است . می گوید :‏

« توانگر زاده ای دیدم بر سر گور پدر نشسته و با درویش بچه ای مناظره در پیوسته. که صندوق تربت ما سنگین است و کتابه ‏رنگین و فرش رخام انداخته و خشت پیروزه در او ساخته . به گور پدرت چه ماند که خشتی دو فراهم آورده و مشتی دو ‏خاک بر آن پاشیده . ‏

درویش پسر این بشنید و گفت : تا پدرت زیر آن سنگهای گران بجنبیده باشد پدر من به بهشت رسیده بود »‏

بابا طاهر می گوید : ‏

دلا را تو پر خاک و خسک بی ‏                    ‏ گذرگاه تو بر اوج فلک بی ‏

گر از دستت برآید پوست از تن ‏                   برآور تا که بارت کمترک بی

‏با اندکی تلخیص از مجموعه آثار شهی                 د مطهری ج22 ‏

نظرات 1 + ارسال نظر
sk دوشنبه 16 دی‌ماه سال 1387 ساعت 09:27 ب.ظ

مطلب خوب و فرهنگ سازی قشنگی بود !
راستی هردفعه یادم میره بگم اگه لطف کنین صندوق نظر خواهی ها تون رو پایین مطلب بذارین ما نباید این همه راه طی کرده رو دوباره بر گردیم تا نظر بدیم!!!!

سلام
ممنونم از نظر خوبتون
فکر می کنم در پایین هر مطلب یک لینک نظر وجود داشته باشد که شما می توانید از طریق آن نظراتتون رو بفرمایید .
با تشکر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد